مهران حسنی کارشناس ارشد گردشگری پژوهشگر و تحلیلگر سیاستهای توسعه گردشگری در یادداشتی نوشت: در دهههای اخیر، مفهوم گردشگری از یک فعالیت تفریحی صرف، به ابزاری راهبردی برای توسعه پایدار دیپلماسی فرهنگی و تقویت اقتصاد محلی و ملی تبدیل شده است. در این بین، از ظرفیتهای کلیدی در کشور ما، ایجاد پیوند میان باستان شناسی و اقتصاد گردشگری است. پیوندی که نه تنها امکان بهرهبرداری خردمندانه از میراث کهن را فراهم میکند، بلکه میتواند در قالب سیاستهای فرهنگیاقتصادی سهم بسزایی در رونق گردشگری فرهنگی و درآمدهای پایدار حاصل از آن داشته باشد.
باستانشناسی فراتر از صرف کاوشهای علمی و حفاظت، عاملی در راستای معرفی شواهد فرهنگی است. این دانش در بستر کارکردهای نوین خود، به ویژه در تعامل با گردشگری، به ابزاری برای خلق تجربه، تقویت هویت ملی، بازآفرینی فضاهای تاریخی، ترویج آموزش عمومی، دیپلماسی فرهنگی و همچنین توسعه اقتصاد محلی بدل میشود.
بسیاری از کشورهای پیشرو در گردشگری فرهنگی، به خوبی این هم افزایی میان میراث ملموس و ناملموس، میان گذشته و اکنون را درک کرده و باستانشناسی را در خدمت برندینگ ملی در جذب گردشگری قرار دادهاند. ایران به عنوان کشوری با سابقه تمدنی غنی و بیش از یک میلیون محوطه تاریخی بالقوه، ظرفیت عظیمی در این حوزه دارد، که میتواند درصد قابل توجهی را در صنعت گردشگری بهرهبرداری کنند.
کمبود سرمایهگذاری در زیرساختهای بازدید از محوطهها و سایتهای باستانی، ضعف روایتگری جذاب و مردمی برای بازدید از محوطهها و نیز نگاه غالب حفاظتی که معمولاً مشارکت اجتماعی را محدود میکند، و... از جمله موضوعاتی است که رفع آنها در ارتقای عمیقتر باستانشناسی در خدمت اقتصاد گردشگری، به طور قطع تاثیرگذار خواهد بود.
استان مازندران، همواره با مولفههای طبیعی چون دریا، جنگل و آب و هوای معتدل شناخته شده است، اما واقعیت این است که این سرزمین علاوه بر مقصد طبیعتگردی، خاستگاه تمدن و یکی از قدیمیترین زیستگاههای انسانی در ایران محسوب میشود کاوشهای باستانشناسی در دهههای اخیر به ویژه در محوطههایی مانند گوهرتپه بهشهر، تپه کلار کلاردشت، ناتل نور، جنت رودبار رامسر، گورستانهای تاریخی مانند سفید چاه بهشهر، قلعههای باستانی در بلده، آمل، سوادکوه رامسر، و... نشان دادهاند که مازندران از دوران فرا پارینه سنگی، نوسنگی، دورههای پیش از تاریخ و دوره اسلامی همواره زیستگاهی پویا و مهم بوده است. حضور آثار سفالی، ابزارهای سنگی، آرامگاهها، سازههای تدفینی، قلاع نظامی و بقایای معماری کهن، نشان از تداوم زیست فرهنگی، در هزاران سال گذشته دارد.
با وجود این، تاکنون سهم باستانشناسی در برنامههای کلان گردشگری استان مازندران محدود بوده و گردشگران عمدتاً به ساحل،دریا، جنگل ودتفریحات فصلی محدود شدهاند.
در شرایطی که گردشگری طبیعی مازندران به دلیل فشار مضاعف در معرض آسیبهای جدی قرار دارد، بهرهگیری از ظرفیت باستانشناسی میتواند به شکلگیری، الگویی جدید و پایدار در توسعه گردشگری استان تاثیرگذار باشد. از جمله مزایای توسعه این نوع گردشگری در مازندران میتوان به تنوع بخشی به سبد گردشگری استان و توجه جدی به گردشگری فرهنگی و تاریخی در کنار گردشگری طبیعی، افزایش زمان ماندگاری گردشگر از طریق برگزاری تورهای چند روزه در محوطههای باستانی با محتوای علمی- فرهنگی، معرفی مازندران به عنوان سرزمین تمدنهای کهن علاوه بر مقصد تفریحی، اشتغال زایی در مناطق کمتر شناخته شده با ایجاد اشتغال برای بومیان در قالب راهنمای گردشگر، فروش صنایعدستی، خدمات بومگردی و روایتگری تاریخی و جذب گردشگران خاص و علمی، از جمله طیف دانشجویان، محققان و علاقهمندان به باستانشناسی و گردشگران فرهنگی خارجی اشاره کرد.
البته در این موضوع چالشهایی چون ضعف در زیرساختهای مناسب در اطراف سایتهای باستانی، ضعف در روایتگری عمومی مردمی از محوطهها، تخریب تدریجی محوطهها به دلیل حفاریهای غیر مجاز، توسعه نامتوازن شهری، فقدان و یا ضعف درحفاظت فیزیکی و همچنین، ضعف همکاری سیستماتیک بین باستانشناسان، برنامهریزان گردشگری و جوامع محلی، و... وجود دارد. لذا برای فعال سازی و ارتقای ظرفیت گردشگری باستانشناسی در استان مازندران، تدوین نقشه راه گردشگری باستانشناسی مازندران با مشارکت پژوهشگاه میراثفرهنگی، دانشگاهها و بخش خصوصی، مستندسازی و تعیین اولویت برای محوطههای شاخص باستانی استان جهت حفاظت، مرمت و آماده سازی برای بازدید، ایجاد مسیرهای گردشگری فرهنگی- تاریخی (مثلاً مسیر گوهر تپه، عباس آباد بهشهر، صنایعدستی بهشهر و گلوگاه، و... همچنین، آموزش و توانمندسازی جوامع محلی، راهاندازی تورهای تخصصی در حوزه تاریخ و باستانشناسی استفاده از فناوریهای نوین برای جذابسازی تجربه بازدید و نیز جلب سرمایهگذاران بخش خصوصی برای مرمت و بهرهبرداری گردشگری از محوطهها در چارچوب ضوابط حفاظتی، و... از جمله موارد راهبردی و پیشنهادهای اجرایی است.
سخن پایانی اینکه، سرمایهگذاری در حوزه باستانشناسی و تبدیل آن به یکی از ارکان توسعه گردشگری، نه تنها گامی در راستای صیانت از میراث ملی است، بلکه میتواند، در قالب یک مدل اقتصادی پایدار، فرصتهایی نو برای معیشت مردم، ارتقای جایگاه فرهنگی استان و معرفی دقیقتر تاریخ پربار مازندران در سطح ملی و بینالمللی فراهم آورد. لذا ضروری است که باستانشناسی به عنوان یکی از مزیتهای راهبردی توسعه گردشگری در استان مازندران، در سیاستگذاریهای کلان استانی و محلی مورد توجه قرار گیرد.
انتهای پیام/
نظر شما